زلال حکمت
 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان زلال حکمت و آدرس zolalehekmat.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





چت باکس


عزت و شکوه حسینی در آخرین لحظات

...گل من یک نشانی در بدن داشت

یکی پیراهنی کهنه به تن داشت...

اشاره

در نوشتارهای پیشین متذکر شدم که حضور برجسته عنصر(مصیبت) در حادثه عاشورا و تأکید بزرگان دین بر (اقامه ی عزا)ی حضرت ابا عبدالله (ع) به عنوان مهم ترین راهکار پاسداشت هدف و پیام مکتب عاشورا؛متأسفانه مهم ترین علت مغفول ماندن جلوه های جمیل شکوه و عزت حسینی در این مکتب شده است.

این نوشتار به یکی دیگر از این تجلیات زیبا می پردازد.

***

همه ما از اهل منبر و مداحان اهل بیت(ع) مصیبت(پیراهن کهنه) را بسیار شنیده ایم؛ماجرایی که در واپسین دقایق عمر شریف حضرت امام حسین(ع) اتفاق افتاد و نیز بسیار بر این سوگ اشک ریخته ایم،در حالی که متأسفانه در همین حادثه جانسوز یکی از زیباترین تجلیات عزت حسینی سخت مغفول واقع شده و کمتر بدان پرداخته شده است.

به روایت سید بن طاووس امام(ع) در آخرین لحظات؛ به اهل حرم فرمودند:

(ایتونی بثوب لا یرغب فیه اجعله تحت ثیابی،لئلا اجرد منه)

(برای من جامه کهنه ای بیاورید که کسی به در آوردن آن رغبت نکند.می خواهم آن را زیر لباس خود بپوشم شاید که آن را از تن من بیرون نیاورند.)

معمولا روضه خوان ها تا این قسمت از ماجرا را ذکر می کنند و سپس به مصیبت قتلگاه و جستجوی حضرت زینب(س) در آنجا می پردازند؛ در حالی که با کمال تأسف؛ زیباترین و شکوهمند ترین تصویر این ماجرا را ذکر نمی کنند!

لهوف می نویسد:

(فأتی بتبان)

تبانی را برای حضرت آوردند! ارباب لغت؛(تبان) به ضم تاء و تشدید باء را به لباس کوتاه و کوچک و بی ارزشی معنا کرده اند که صاحبان مشاغلی خاص آن را می پوشند(ر.ک:مختار الصحاح؛محمد بن ابی بکر رازی؛چاپ بیروت؛نشر دارالفکر؛؛1424 ه.ق)

امام(ع) با مشاهده آن فرمودند:

(لا؛ ذاک لباس من ضربت علیه الذلة)

(نه؛این لباس کسی است که خواری دامن گیرش شده باشد!)

آنگاه لباسی کهنه اما شایسته آوردند و به روایت لهوف،امام(ع) آن را پاره کردند و زیر لباس خود پوشیدند؛اگر چه سخت دلی لشگر کوفه چنان بود که آن را نیز از تن او درآوردند.(ر.ک: لهوف؛سیدبن طاووس؛ترجمه: علیرضا رجالی تهرانی؛نشر نبوغ؛1385)

به راستی چرا باید این تجلی زیبای عزت الهی در عاشورای اباعبدالله(ع)؛ مورد غفلت واقع شود؟ آیا صرف گریستن-و گاه با هر مطلب بی سند و کذب اشک ریختن- ما را با پیام و هدف امام(ع) و درس های عاشورا آشنا می کند؟

آیا نوبت آن نرسیده که متولیان امر مقدس اقامه عزای سیدالشهداء(ع) – اهل منبر و مداحان و...- در محافل آسمانی عزای امام(ع) طرحی نو در اندازند؟

به امید آن روز؛انشاالله.

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ جمعه 1 آذر 1392 ] [ 14:17 ] [ محمدحسین تقوایی ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو مطالب
ارديبهشت 1393
فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 دی 1392 آذر 1392 آبان 1392 مهر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 فروردين 92
امکانات وب